-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 اردیبهشتماه سال 1392 19:01
همیشــــه دلتنگی به خاطر نبـــــــودن شخصی نیست گاه به علت حضور کسی در کنارت استـــــــ که حواسش به تــــــــو نیستــــــــ
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 اردیبهشتماه سال 1392 16:24
به محض اینکه احساس کردین غرورتون بازیچه کسی شده، کوله بار آرزوهاتونو بردارین و بزنین به چاک! داغ زانو زدنتون رو به دل هر کی که با غرورتون بازی می کنه بزارین
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 23:04
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:13
جا گذاشتی . . . ! رد خاطراتت را جا گذاشتی مال ناراضی از گلوی ما پایین نمیرود بیا برش دار . . .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:12
این روزها...بیشتر از قبل ،حال همه را می پُرسم...سنگ صبور غم هایشان می شوم...اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنم. اما...یک نفر پیدا نمی شود که دست زیر چانه ام بگذارد سرم را بالا بیاورد و بگوید: حالا تـــــــو برایم بگو...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:09
بعضی وقتا که دلم میشکنه دوست دارم خدا بیاد پایین و اشکامو پاک کنه دستمو بگیره و بگه آدما اذیتت می کنن؟؟؟ بیا بریم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:07
میخواهى بروى؟ بهانه میخواهى؟ بگذار من بهانه را دستت دهم… برو… هرکس پرسید چرا؟ بگو لجوج بود! همیشه سرسختانه عاشقم بود… بگو فریاد میزد! همه جا فریادمیزد که مرا میخواهد… بگو دروغ میگفت! میگفت هرگز ناراحتم نکردى… بگو درگیر بود! همیشه درگیر افسون نگاهم بود… بگو بى احساس بود! به همه ى فریادها، توهین ها و اخم هایم فقط لبخند...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:05
کوچکتر باشد یا بزرگتر ، چه فرقی میکند؟؟ باید آنقدر آدم باشد که پای حرفش بماند تا به آرامش برسی !! وگرنه هر نا اهلی بوی گند " دوستت دارم " های الکی میدهد.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:03
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی ....... من " خاص "نبودم ،. . فقط ... عشقم بی ریا بود... و عشق بی ریا کیمیاست ...!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:01
مجنون به لیلی گفت: توراعاشق بسیار است.... ولی مجنون نخواهدشد!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 13:00
گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1392 12:56
نوشته هایم را میخوانی و میگویی چه زیبا . . .راستی . . . دردهای آدمها زیبایی دارد ؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 23:07
اگــــــه یـکـــی دستتو گـــرفت و دلت لـــــرزیـــــد زیــــاد عجلــه نــکن !!! یــــه روز بـــا دلت کــــاری میکــنه کــــه دستـــات بـــلرزه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 23:05
آدم ها فقط آدم هستند، نه بیشتر و نه کمتر... اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی آنها را شکسته ای... اگر بیشتر از آن حسابشان کنی، آنها تو را می شکنند... بینِ این آدم ها، فقط باید عاقلانه زندگی کرد؛ نه عاشقانه ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 23:02
او راحــت از مــن گـذشـ ــت ... اگـر خــــُـــدا هـم راحـــ ـت از او بــگــذرد ، قــیـــامــــــ ــت را " مــــــَـــــن " بـــِــپــا مـی کـنـم . . .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 23:01
می دانی نیامدن از نبودن دردناک تر است نبودن از تقدیر است امّا ... نیامدن از تقصیــــر ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:53
از سکوتم بترس وقتی که ساکـــت می شوم لابـد همه ی درد دل هایم را بـرده ام پیش خــــدا .....!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:52
این روزها در خودم دنبال کلیک راست میگردم تا از خودم کپی بگیرم و کنار خودم پیست کنم . . . شاید از این تنهایی خلاص شوم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:51
هیچ وقت نفهمیدم چرا درست همان کسی که فکر میکنی با همه فرق دارد یک روز مثل همه تنهایت می گذارد؟!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:51
دیـگــــــر تمــــــــــــامــــــــ شــــــــــــد آرزو هایــــــــم را گذاشتـــــــــم در کــــــــــوزه با آبــــــــــــش قـــــــرص هــــــــای اعصابــــمــــــــ را میــــــخورمــــــــ....!!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:50
این روزها یکـــرنگ که باشی چشمشان را می زنی..! خسته می شوند از رنگ تکـــراریت… این روزهـــا دوره رنگین کمــــان هاست..!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:28
در دیاری که رفیقان همه دل مشکنند به تو نازم که وجودت غم دل می شکند
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1392 22:04
سر خاک من...!! اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!! اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!! اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!! اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!! عجب روزیه اون روز...!! حیف که اون موقع خودم نیستم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 22:00
یک بار ، یک بار و فقط یک بار می توان عاشق شد … عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق … یک بار و فقط یک بار … بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست !
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 20:00
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت. درحالی که گویی ایستاده بودم! چه غصه هایی که فقط سپیدی مویم را حاصل شد. در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود! دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود وگرنه نمیشود. به همین سادگی! کاش نه می دویدم و نه غصه میخوردم به جایش فقط او را نگه میداشتم.......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 19:58
روزی که رفت گفت:تو را هم می برم. گفتم کجا؟ گفت: از یادم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 19:53
در سکوت نشستم و یاد تو کردم چیزی به مغزم فشار آورد وگفت یاد او نکن که یاد تو نمیکند...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 19:51
دلم بهانه گیر شده ... نمیدانم چقدر نیامدنت را برایش دروغ ببافم و آرامش کنم از نِق زدنهای شبانه اش خسته ام همه ی بهانه ی زندگی ام .... بیا و دلم را آرام کن
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 19:50
ﺳﯿــﺎﻫﯽ ﺯﯾــﺮﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾــﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ..ﺟــﺎﯼ ﭘــﺎﯼ ﺭﻓﺘﻦ ِ " ﺗـــﻮ"ﺳﺖ
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 اردیبهشتماه سال 1392 19:49
روزها حتی دیگر به خوابم هم نمی آیی درکت میکنم ؛ همخوابی با دیگران تمام وقتت را گرفته است... چه ساده و شوخی ، جدی گرفته بودم همه چیز را ، حالا این شوخی نابودم می کند ... به من حس حماقت می دهدو فقط و فقط زجرآور است به این فکر می کنم که مدام میگفتی خیالت راحت من وفادارم و من چه ساده لوحانه خیالم را تخت کردم برای عشقبازی...