هرچی دل تنگت میخواد بگو

هرچی دل تنگت میخواد بگو

هرچی دل تنگت میخواد بگو

هرچی دل تنگت میخواد بگو

آنتی عشق


چقدر زخمی کردی دل سادمو
چقدر گریه کردم تا آروم شدم
چقدر مرگو دیدم جلوی چشام
تا اینکه کنار اومدم با خودم

آنتی عشق

محاله بازم بچه شم مثل قبل
تموم شد دیگه قلبم آشوب نیست
دیگه خوب میدونم هیچ آدمی
قد ادعای خودش خوب نیست

آنتی عشق


یکی از زیباترین لحظه ها...
لحظه ایه که عزیزترین شخصه تو زندگیت...
لبخند رو لباشه...
و
تو میدونی که...دلیل اون لبخندی...

آنتی عشق


میگن :

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،

یعنی
واقعا دوسش داره...

اما ....

وقتی یه
پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

یعنی دیگه
هیچوقت نمیتونه

کسیو مثل اون دوست داشته باشه ...

آنتی عشق

میگن :

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،

یعنی
واقعا دوسش داره...

اما ....

وقتی یه
پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

یعنی دیگه
هیچوقت نمیتونه

کسیو مثل اون دوست داشته باشه ...

آنتی عشق

عاشق که میشوی...
مواظب خودت باش
شبهای باقیمانده عمرت
به این سادگیها نخواهند گذشت...

آنتی عشق


میگی مهم نیست … اما وقتی اسمشو می شنوی داغ دلت تازه میشه !
میگی مهم نیست …
اما تا بهش فکر می کنی ، اشک توی چشمات جمع می شه !
میگی مهم نیست …
اما در تنهایی همش باهاش حرف می زنی !…
میگی مهم نیست …
اما بعضی وقتا دستت میره رو شمارش … که زنگ بزنی ، نزنی ، بزنی ، نزنی !
میگی مهم نیست …
اما دلت میخواد بازم بهش فکر کنی !
میگی مهم نیست …
اما دلت واسه حرف زدن باهاش لک زده !
میگی مهم نیست …
اما شبا تا صبح خوابت نمی بره ، با خودت میگی یعنی داره چیکار میکنه !
میگی مهم نیست …
اما میدونی چقدر " مهمه " ! می دونی خیلی دوسش داری !
میگی مهم نیست …

بگو مهمه ؛
اما … نیست !

آنتی عشق


کنارت بودم و هرگز

ندیدی درد و دلهامو

ندیدی لحظه ی کندن

از این وابستگی هامو

تو کاری کردی با قلبم

که هر لحظه پریشونم

دارم میسوزم و اینجور

نزن آتیش به این جونم

آنتی عشق


دوست داشتنت ،

تنها کار " عاقلانه ای " است که ...

از " دلم " بر می آید

آنتی عشق

عشـــ♥ـــق یعنی هیچ وقت از نگاه کردنش سیر نشی

حتی اگه او نبینتت . . .

آنتی عشق

اوضاع حالم چطوره دکتر ؟ دکتر : همراهت کسی هست ؟ آره تو جیبم ؛ سیگار و فندکم …

آنتی عشق


سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم کـــــــــام عمیق همراه آهی کوتاه بیرون میدهم دودش را کمرنگ میشود مثل خودم نفسم میگیرد از زندگی اجبــــــاری

آنتی عشق


سوختن... نه یک نخ ... نه یک پاکت یک عمر هم که ســـیگار بکشم فایده ندارد .. ... تا "خودم" نسوزم ... ... "دلم" آرام نمی شود ...

آنتی عشق

درون من..منی است












که سیگار بر لب خاطرات می گذارد
دود می شود با رفتن ها




درون من باوری ایست
که آسمان را به آتش می کشد
جهنم را با رویایم سرد...!




درون من افکاری موج می زند
که مدام
طناب می شود بر گردنم
چهار پایه ای نیست
من از ارتفاع رویاهایم سقوط کرده ام...

آنتی عشق


در سینه ام زخم های عمیقی هست

انگار کسی مرا

با زیر سیگاری

اشتباه گرفته است