شب را دوستـــ ــ ـ دارم ...! چرا که در تاریکـــ ـی .. چهره ها مشخــــــ ـص نیست !! و هر لحظــــــــ ـه .. این امیـــــ ـد .. در درونــــــ ــم ریشه می زند ... که آمده ای .. ولی من ندیده ام
یک روز ؛یک جایی ،یک غریبه ....می شود همان اتفاق ناخوانده زندگیت !که سالها به آرزویش نشسته بودی ....اما ....او فاتحه ی کل زندگیت را یک جا میخواند ... !!!
خیلی خوب بود.منم شب و دوست دارم.انگار همه ی اتفاق های خوب تو شب میافته...
یک روز ؛
یک جایی ،
یک غریبه ....
می شود همان اتفاق ناخوانده زندگیت !
که سالها به آرزویش نشسته بودی ....
اما ....
او فاتحه ی کل زندگیت را یک جا میخواند ... !!!
خیلی خوب بود.
منم شب و دوست دارم.
انگار همه ی اتفاق های خوب تو شب میافته...