از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری !
اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی رفتی …
اولا فکر میکردم من تنها کلید خوشبختی هستم
که به در قلب تو خوردم !!!
اما الان که نگاه میکنم میبینم قلب تو به هر کلیدی میخوره
بعضی از زخمها رو باید درمان کنی..
تا بتونی به راهت ادامه بدی..
بعضی زخمها باید باقی بمونه..
تا هیچوقت راهت رو گم نکنی..
چند وقت پیش رفته بودیم امامزاده بعد تو مسیری ک باید پیاده میرفتیم، با یه آقای پیری داشتم تو مسیر حرف میزدم....
آقاهه :پسرم قبلاً این مسیرو با الاغ و قاطر میرفتیم، امروز داریم با شما میریم :|
هى لعنتى!
بیا باهم بازى کنیم:
تو پاکت های خالی سیگارم را بشمار،
من هم،
"شماره غریبه هاى توى گوشى أت را"