من میگم عوض شدی ، میخندی
راحت از حرفای من رد میشی
تا میخوام حرفمو تکرار کنم
میشی کم حوصله و بد میشی
انتظار رو خسته کردم دیگه
میدونی خیلی ازت دلگیرم
این روزا به کی نگاه میکنی
وقتی من با فکر تو در گیرم..
یک روز می بوسمت!
فوقش خدا منو میبره جهنم!
فوقش میشم ابلیس!
اون وقت تو هم به خاطر اینکه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی میشی!
جهنم که اومدی اونجا پیدات میکنم و هر روز می بوسمت!
وای خدا چه بهشتی میشه جهنم!
من میگم عوض شدی ، میخندی
راحت از حرفای من رد میشی
تا میخوام حرفمو تکرار کنم
میشی کم حوصله و بد میشی
انتظار رو خسته کردم دیگه
میدونی خیلی ازت دلگیرم
این روزا به کی نگاه میکنی
وقتی من با فکر تو در گیرم..
تو رفته ای...!
اما فقط خواهشی از تو دارم...!
هرکجای این دنیا بودی...
حتی در اغوش کسی که عاشقش هستی...
هر وقت خوشحال بودی و از ته دل میخندیدی...
یادت باشد کاری کردی که یک نفر...
مدت هاست نمیتواند بخندد...!
هر کسی برای خودش خیابانی دارد… کوچه ای… کافی شاپی.. و شاید عطری… که بعد از سالها… خاطراتش گلویش را چنگ میزند
خدایا ...
من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است
ولی آسوده ام ،
چون تو را می بینم
و تو همه چیز را ...
اگر روزی داستانم را نقل کردی بگو بی کس بود اما کسی را بی کس نکرد
تنها بود اما کسی را تنها نذاشت
دل شکسته بود اما دل کسی را نشکست
کوه غم بود اما کسی را غمگین نکرد
شاید بد بود اما بد کسی را نخواست